پایگاه خبری میلاد بابلسر

پایگاه خبری غرب مازندران در حوزه فرهنگی و اجتماعی

پایگاه خبری میلاد بابلسر

پایگاه خبری غرب مازندران در حوزه فرهنگی و اجتماعی

«خنکای ختم خاطره» روایتی امروزی از آدم‌های فراموش ‌شده جنگ

یادداشت هنری : نقدی  بر نمایش «خنکای ختم خاطره» در دانشگاه مازندران

«خنکای ختم خاطره»  روایتی امروزی از آدم‌های فراموش ‌شده جنگ

پایگاه خبری میلاد بابلسر: سرویس فرهنگ و هنر

نمایش «خنکای ختم خاطره»نوشته حمیدرضا آذرنگ و کارگردانی محسن سپاسی درسالن آمفی تئاتر دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران از چهارم اردی بهشت ما ه به مدت پنج روز به روی صحنه رفت.

نمایش «خنکای ختم خاطره» نوشته حمیدرضا آذرنگ در سال ۱۳۸۸ به درخواست بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس نوشته شد و تاکنون اجراهای زیادی را در جشنواره ها و شهرستان های مختلف کشور داشته است و این بار به کارگردانی دانشجوی جوان مازندرانی کارشناسی رشته صنایع دستی دانشگاه مازندران، محسن سپاسی که مسئول کانون  تئاتر این دانشگاه هم نیز هست، از چهارم الی هشتم اردیبهشت، از سوی گروه تئاتر غو و با همکاری معاونت فرهنگی دانشجویی، بسیج دانشجویی، کانون شهدا و مهدویت و امام حسن مجتبی و کانون تئاتر دانشگاه مازندران درسالن آمفی تئاتر دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران با حضور پر شور مخاطبان به روی صحنه رفت. این کارگردان جوان از سال 1385  کار هنری خود را از شهرستان محمود آباد در تئآتر آغاز کرده و تا کنون نمایش های متعددی در شهرستان محمود اباد  و در سطح دانشگاه مازندران به روی صحنه برده است.

در این نمایش هنرمندان دانشجوی دانشگاه مازندران محسن سپاسی، پیمان نبی زاده، علی فکور رحیمی، امین صدقی، معصومه مهدویان، ستاره سبحانی، شکیبا مرصلانی و محسن قلم «صوفی» به بازی پرداختند و نور و صدا و موسیقی آن را مجید کریمی به عهده داشت.

خلاصه داستان این نمایش به سربازی به نام یوسف می پردازد که در کما به سر می‌برد، همه چیزش از بین رفته و فقط چشم و قلبش سالم مانده ‌است. فرشته‌ای واسطه آمدن او از عالم برزخ به زمین «دنیای زندگان» می‌شود. یوسف پس از ۲۵  سال به شرط آن اجازه حضور در زمین ودر دنیای زندگان  حضور پیدا می کند که  هرگز لب به سخن نگشاید، با پخش خبر زنده شدن شهید، خانواده‌های زیادی می‌گویند که این  شهید زنده شده متعلق به آنان است و یوسف در زمین خانواده‌هایی را می‌بیند که هر یک منتظر یوسف مفقودالاثر خودشان هستند. مأموران بنیاد شهید هر چه تلاش می‌کنند تا والدین اصلی یوسف را پیدا کنند، اما با متقاضیان بیشتری روبرو می‌شوند و ...

نمایش «خنکای ختم خاطره»  روایتی امروزی از آدم‌های فراموش ‌شده جنگ وروایتگر مشکلات اقشار مختلف ایرانی است که یکی از عزیزان خود را در جنگ از دست داده‌اند. این نمایش نقدی قاطعانه به عملکرد نهادهای مسئول و مرتبط با خانواده های شهدا است که رفتاری نامناسب با خانواده شهدای گمنام دارند. نمایش در چند پرده به مسائل مربوط چند خانواده از اقوام مختلف ایرانی را به تصویر می‌کشد. «زمان» در این نمایش نامه آغاز دارد ولی پایان ندارد، مبدأ زمانی آغاز جنگ است اما پیامدهای آن ادامه می‌یابد.

این نمایش برخلاف نمایش های دیگر دفاع مقدسی در فضایی متفاوت درباره کشته شدگان جنگ ایران و عراق و روانشناسی اجتماعی مردم آسیب دیده از جنگ و به نقد عملکرد بنیاد شهید و کاغذ بازی در این اداره خواه خواسته ویا ناخواسته می پردازد. تنوع قومیتی در نمایش و معضلات محتلف خانواده ها یکی از ویژه گی های این نمایش است.

مخاطبان در بد ورود به سالن و پس از جایگزین شدن در صندلی ها  با تابلویی از فرشته و سرباز روبرو شدند که در فضای بلک لایت قرار گرفته بودند، فرشته در سطحی بلند قرار گرفته بود که لب فرشته در نور بلاک لایت مشخص  و سرباز در پایین سطح قرار گرفته بود و نور بلک لایت کلاه آهنی و پوتین سرباز را مشخص می کرد،  نمایش با کلام فرشته آغاز می شود و در پایان نمایش نیز با چنین تابلویی نمایش به پایان می رسد. در این قسمت ها برای گفت و گو سرباز با فرشته از صدا پیشگان استفاده شد که کمک بسزایی به پیشبرد نمایش داشت.

کارگردان با توجه به آیات قرآنی که فرشتگان از جنسیت خاص مذکر و مونث نیستند و مجرد هستند، فرشته را در فضای بلک لایت نشان داده است تا جنسیت فرشته مشخص نشود .

صحنه از دکوری ساده برخوردار است که ازسه حجم شبیه تابوت که دو کاربرد دیوار و اتاق کار و چند حجم کوچک، متوسط و بزرگ تشکیل می شد که با جابجایی آن ها در صحنه کاربرد خاص خود نظیر صندلی میز و ارتفاع  و... را پیدا می کرد.

از نکات جالب توجه این بود که حجم های شبیه تابوت پس از جابجایی در صحنه به صورت سه اتاقک در می امد و کارکنان بنیاد شهید در آن حضور پیدا کرده و در این فضای محدود که نور قرمزی بر آن ها می تابید  مشغول به کار می شدند که القا کننده محصور شدن در دفتر کار و عدم توجه ایشان به خانواده شهد ا است و زمانی که سه تابوت در گوشه ای از صحنه از قسمت زیرین در کنار هم قرار می گرفتند به عنوان دیوار اتاق کار برد داشتند.

بازی ها کاملا واقعی و کارگردان در انتخاب بازیگران انتخاب خوبی را به همراه داشت و با توجه به محدودیت بازیگر برخی از بازیگران در چند نقش به بازی پرداخته بودند. بازیگران از بدن،  بیان و صدای خوبی برخوردار بودند و بازی های حسی و زیر پوستی داشتند، بجز در مورد ستاره سبحانی بازیگر نقش خواهر شهید کُرد، با توجه به صدای رسا  و لهجه ای مناسب کُردی از بازی حسی و زیر پوستی برخوردار نبود.

شکیبا مرصلانی در نقش زن ترک زبان و دختر شهید در ایفای نقش خود خوب عمل کرده و بازی های حسی و زیر پوستی عالی از خود بجا گذاشت.

محسن سپاسی که در نقش مامور بنیاد شهید، مرد ترک زبان، مرد ارمنی و پیرمرد  به بازی پرداخت، در همه  نقش ها موفق و عالی عمل کرد،  اما به دلیل عدم حضور بازیگر نقش مرد ارمنی  به اجبار این نقش را هم بر عهده گرفت که با توجه به بازی خوب بدنی و بیان رسا از لحاظ لهجه خاص مرد ارمنی که نشانگر قومیتش است نا موفق عمل کرد.

محسن قلم «صوفی» که در نقش مامور بنیاد شهید و پیر مرد کُرد به بازی پرداخت نیز بازی خوبی از خود بر جای گذاشت و بقیه بازیگران بازی نسبتآ خوبی داشتند.

طراحی لباس  مناسب کمک به سزایی به روند موفقیت نمایش داشت ، اما طراحی گریم و چهره پردازی ضعیف در روند رو به رشد نمایش لطمه وارد کرده بود .

نمایش از فضایی کمدی و تراژدی برخوردار بود که در این فضا ها با درایت کارگردان بازیگران عملکرد خوبی داشتند و بمب خنده مخاطبان در زمانی که فضای نمایش کمدی بود سالن را به خوبی پوشش می داد و در زمان تراژدی کار نیز با استفاده از موسیقی و افکت مناسب و ایفای نقش خوب پیرمرد و بازیگران حال و هوای حزن و اندوه بر سالن حاکم می شد که نشان از توانایی کارگردان در رساندن پیام نمایش به مخاطبان بود.

در پایان  می توان گفت که این نمایش، نمایشی زنده بود که تماشاگر با آن می خندید و احساساتی می شد و درگیرش بود وکارگردان خواست نویسنده اثر را به خوبی پیاده کرده بود. / حمیدرضا گل محمدی تواندشتی کارشناس نمایش

 

دیدار فرماندارو جمعی از مسئولان شهرستان با کارگران در بخش رودبست

بمناسبت روز جهانی کارگر صورت گرفت:

دیدار فرماندارو جمعی از مسئولان شهرستان با کارگران در بخش رودبست

پایگاه خبری میلاد بابلسر: بمناسبت روز جهانی کار گر، فرماندارو جمعی از مسئولان شهرستان با کارگران شرکت فرش و موکت در بخش رودبست دیدار و گفت و گو کردند.

به گزارش روابط عمومی فرمانداری شهرستان بابلسر؛  سید علی اسد و هیات همراه  بمناسبت روز کار گر دسته گلی را به پرسنل سخت کوش شرکت فرش و موکت در بخش رودبست این شهرستان اهدا نمودند.

یادآور می شود در ادامه بازدید از شرکت فرش و موکت،مهندس اصغری مدیرکل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان ضمن حضور در این شرکت از طرح توسعه ای این شرکت بازدید نمودند.950211

 

معاون فرماندارشهرستان بابلسر معرفی شد

طی حکمی از سوی استاندار مازندران:

معاون فرماندارشهرستان بابلسر معرفی شد

پایگاه خبری میلاد بابلسر: طی حکمی از سوی استاندار مازندران ،مهدی محمودی چراتی معاون فرماندار بابلسر شد.

به گزارش روابط عمومی فرمانداری شهرستان بابلسر؛ طی حکمی از سوی  ربیع فلاح جلودار،استاندار مازندران ، مهدی محمودی چراتی بعنوان معاون فرماندار بابلسر بصورت داخل سازمانی معرفی شد.

گفتنی است که ، مهدی محمودی چراتی  با بیش از 20سال سابقه انجام کار در وزرات کشور دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد که قبل از این سمت  بخشدار چمستان شهرستان نور بوده است.

وی مدت 6سال کارشناس مسئول دهیاریهای استانداری ،کارشناس ارشد دفتر امور شهری و روستایی استانداری،شهردار جویبار و کارشناس ارشد حوزه معاونت سیاسی استانداری مازندران را در کارنامه خدمتی خود دارد.

یادآور می شودغلامعلی رمضانپور معاون سابق فرمانداری بابلسر با 31سال سابقه خدمت در وزارت کشور به افتخار بازنشستگی نائل شد.

 

وحشت آفرینی زلزله در آمل و حومه

از بامداد امروز و طی زلزله‌های 1.5 و 3 ریشتری روی داد:

وحشت آفرینی زلزله در آمل و حومه

پایگاه خبری میلاد بابلسر: از بامداد امروز شهرستان آمل طی زلزله‌های 1.5 و 3 ریشتری، 2 بار لرزید.

به گزارش خبرنگارمیلاد از شهرستان آمل، زلزله‌ای در ساعت 00:54:04 امروز به بزرگی 1.5 ریشتر، در عمق 6 کیلومتر و در موقعیت 36.43 شمالی و 52.36 شرقی، 5 کیلومتری آمل، 17 کیلومتری خوش‌رودپی، 22 کیلومتری زرگرمحله را لرزاند.

همچنین بامداد امروز برای دومین بار زلزله‌ای در ساعت 01:29:20 به بزرگی 3 ریشتر در عمق 10 کیلومتر و در موقعیت 36.52 شمالی و 52.34 شرقی، 6 کیلومتری آمل، 14 کیلومتری محمودآباد، 19 کیلومتری سرخرود را لرزاند.

لازم به ذکر است که، در ایام نوروز نیز آمل بیش از 15 بار لرزیده بود؛ به نظر می‌رسد زلزله همچنان مهمان مردم آمل باشد.950211

 

قدرشناسی از نعمت‌های پروردگار در پای بلند ترین قله ایران

«ورف‌چال» آیین تاریخی روستانشینان اسک مازندران:

قدرشناسی از نعمت‌های پروردگار در پای بلند ترین قله ایران

پایگاه خبری میلاد بابلسر: آیین تاریخی و 600 ساله «ورف‌چال» یکی از آداب مهم در دل روستانشینان اسک مازندران بوده که در پای قله دماوند نماد بارزی از شکرگزاری و قدرشناسی از نعمت‌های بی‌کران خداوندی است.

با آغاز ماه اردیبهشت در دل مردم مهمان‌نواز و مهربان بخش لاریجان مازندران که از بخش‌های کوهستانی و مرتفع کشور است تب و تاب خاصی ایجاد می‌شود تا بتوانند هر چه بهتر و باشکوه‌تر میزبان آئین ورف‌چال باشند.

ورف‌چال و سنت زن‌شاهی از آداب و رسومی است که در دل مازندرانی‌ها و مردم لاریجان بعد صدها سال زنده است و همچنان یکه‌تازی می‌کند

ایران یک کشور تاریخی و متمدن است که هر استان آن سرشار از آداب و رسوم بومی و محلی است و مازندران هم از دیگر استان‌ها مستثنی نیست.

با آغاز سال جدید آداب و رسوم متفاوتی همانند مادرمه، تیر ماه سیزده‌شو، ورف‌چال و زن‌شاهی، ورینا، مجمع‌گردانی، پیر علم و نخل‌گردانی در بخش‌های مختلف مازندران اجرا می‌شود.

این روزها منطقه اسک‌وش روستای اسک بخش لاریجان میزبان مهمانان زیادی از بخش‌های مختلف مازندران و استان‌های گوناگون کشور بود، منطقه‌ای که از صبح با خروج مردان به‌سمت مناطق مرتفع آغاز شده و زنان نبض حکومت روستا را با انتخاب شاه در بین خود به دست می‌گیرند.

ورف‌چال با بیش از 600 سال سابقه در 80 کیلومتری دل ارتفاعات دماوند علاوه بر به‌پا داشتن آئین و رسوم، نشان از اعتقاد قلبی و دینی به پیر بزرگوار منطقه دارد زیرا در زمان قدیم مردم روستاهای اطراف لاریجان برای فصل تابستان، تأمین آب اهالی روستا، آب خوراکی احشام و زراعت دغدغه تأمین آب داشتند و هر ساله برای تأمین آب برنامه‌های خاصی در نظر می‌گرفتند.

یکی از سال‌های دور مردم منطقه برای تأمین محل مناسب برای ذخیره برف و تأمین آب در آن با مشکل برخورد کردند که در بین نظرات مختلف به سراغ پیر سالک و عارف زاهد سیدحسن ولی از اجداد سادات نیاک رفتند.

این پیر زاهد که هم‌اکنون آرامگاهش در دل روستای نیاک به مکان شاخص زیارتی برای عاشقان خاندان اهل بیت (ع) در استان‌های مختلف تبدیل شده است با مراجعه به منطقه اسک‌وش زمین‌های آن را برای حفر گودال مناسب دانست تا ذخیره‌سازی برف و تأمین آب در آن منطقه انجام شود.

این عارف فرزانه پس از حفر گودال و ذخیره‌سازی برف دعای افزایش رزق و روزی قرائت کار تا بعد از 600 سال همچنان مردم طوایف مختلف آمل و دیگر شهرهای کشور برای این اتفاق بزرگ گردهم بیایند و آئین شکرگذاری راه بیاندازند.

گفتنی است ، طایفه اسک یکی از طوایف 11گانه شهرستان کهن آمل بوده که در گرمای طاقت‌فرسای ایام تابستان دارای آب و هوایی خنک و مطبوع است.

بزرگان، زنان و مردان روستای اسک در روزهای ابتدای سال جدید برای تعیین زمان دقیق مراسم برف‌چال نشست‌های مختلفی دارند و با مشخص شدن روز ورف‌چال با تلاش و تکاپوی فراوان بهدنبال برگزاری بهتر آن نسبت به سال‌های گذشته هستند.

پخت نان‌های محلی، شیرینی‌های سنتی، تهیه ناهار روز ورف‌چال به‌دنبال ایفای نقش هستند و همیشه روزهای قبل آئین ورف‌چال روزهای شلوغ و پرترددی در محور مواصلاتی هراز است.

 

در این روز با خارج شدن همه مردان از روستا، حکومت اسک به‌دست زنان می‌افتد و آنها با انتخاب پادشاه به زن‌شاهی می‌پردازند البته اگر در این روز مردی در روستا مشاهده شد با جرایم متعدد زنان مواجه می‌شود تا دیگر دست به این تخلف نزند هر چند زنان هم حق ورود به اسک‌وش را ندارند.

مردان با صعود به ارتفاعات دماوند و جمع‌آوری برف، گلوله‌های بزرگ برفی را بر دوش خود گرفته و به گودال می‌اندازند و پس از ذخیره‌سازی مناسب برف، همه بر سر سفره نعمت الهی گرد هم آمده و با خوردن طعام، دست به شکرگذاری از نعمت‌های خداوند می‌برند.

امروزه این آئین سنتی و اصیل با استقبال پرشور از سوی مردان و زنان بخش‌های مختلف کشور برگزار می‌شود تا همه به پاس نعمت‌های بی‌پایان خداوندی دست شکر بلند کنند./ واحد تحقیق و پژوهش گروه فرهنگی میلاد / دفتر بابلسر/ اردیبهشت 1395